هویت فردی

خودآگاهی در خود چیزی است که فردی از یک محیط خاص احساس می کند و احساس می کند. اولین اشاره به او در دوران باستان ظاهر شد و هیچ چیزی جز روح انسان در نظر نگرفت.

چنین مفهومی به عنوان یک هویت فردی، ویژگی که از قبل نام آن را نام می برد، بالاترین سطح روح انسانی است که تنها به یک فرد اختصاص دارد. این تحت تأثیر واضح بودن موجودیت، نوع زندگی ، جامعه و همچنین عنصر آگاهی عمومی شکل گرفته است. در این مقاله ما توضیح خواهیم داد که چگونه این شکل بزرگ بازتاب واقعیت انسانی در حال توسعه است و چگونه است.

هویت فردی و ساختار آن

برای آگاهی از یک فرد، ادراک افکار عمومی و ذهنی خود ذاتی است. با دیگر جغدها، درونی کردن دیدگاه ها، تحقق زندگی مادی است، هم خود و هم جامعه. بنابراین، فرد مفاهیم خود را نه تنها از موجودیت خود، بلکه همچنین از منظری که قبلا هم خورده است، شکل می دهد.

ساختار آگاهی فردی مجموعه ای از ایده ها، احساسات، نظریه ها، اهداف، آداب و رسوم و سنت هایی است که در واقع واقعیت هایی است که یک فرد برای خودش خود را می بیند، شکل گیری مفاهیم علمی، مذهبی و زیبایی شناختی خود می کند. هر فرد نماینده ملیت، مردم و محل اقامت خود است، بنابراین، آگاهی او با آگاهی کامل جامعه مرتبط است.

در توسعه هویت فردی، دو سطح مشخص می شود.

  1. ابتدا - سطح ابتدایی یا اولیه - تحت تاثیر جامعه، مفاهیم و دانش شکل می گیرد. عوامل اصلی تشکیل آن فعالیت آموزشی در محیط خارجی، آموزش و شناخت یک مرد جدید است.
  2. سطح دوم - "خلاق" و "فعال" ، ترویج خود توسعه است. در طول این دوره فرد فرد خود را تغییر می دهد، جهان را سازماندهی می کند، هوش خود را نشان می دهد و در نهایت، اشیا ایده آل را برای خود می یابد. اشکال اصلی توسعه این نوع آگاهی فردی ایده آل ها، اهداف و ایمان است و عوامل اصلی آن تفکر و اراده انسان است.

هنگامی که چیزی بر ما تاثیر می گذارد، نتیجه نه تنها یک نظر خاص ایجاد شده و ذخیره شده در حافظه ما است، بلکه موجب "طوفان" احساسات می شود. بنابراین، سطح دوم توسعه در ساختار آگاهی فرد می تواند یک جستجو منطقی نیست، بلکه یک جستجو پرشور برای حقیقت است، که در آن یک فرد دائما در نظر گرفته می شود.