فلسفه یوگا

اکثر مردم یوگا را به عنوان تناسب اندام ، راهی برای از دست دادن وزن / بهبودی، انعطاف پذیری، بهبود سلامت می یابند. در این راستا، هیچ چیز غلطی نیست، فقط باید بدانید که شما پوشش تنها سطح، "پوست" یوگا است. با توسعه انعطاف پذیری و قدرت عضلات، درک فلسفه یوگا باید شروع شود، اما، تقریبا، در اکثر 40 میلیون نفر درگیر در یوگا، "روشنگری" هنوز به پایان نرسیده است.

ذهنیت و تنفس

اگر به صورت آناتومیک صحبت کنید، سطح بعدی یوگا درک ذهنی، تنفس، تغییر سبک زندگی است. این گوشت و خون یوگا است. ما فرم فیزیکی ما را بهبود می بخشیم، یاد می گیریم بدنمان را احساس کنیم، احساس می کنیم. با چنین تغییراتی، ما ضرورتا مفهوم اخلاق، احساس وظیفه، سبک ارتباط با مردم را تغییر می دهیم.

یوگا میله

اما فلسفه یوگا هند حتی عمیق تر می شود، می توانید بگویید "روح کوهنوردی است". هسته آن تحول عمیقی از شخصیت است ، از طریق تحقق ماهیت الهی، تعالی طبیعت انسانی.

با این حال، برای درک این فلسفه عمیق یوگا، شما باید فرهنگ هند باستان را درک کنید.

بنابراین، با نگاهی به ترجمه اصطلاح "یوگا"، ما با یک ترجمه لفظ "نظم معنوی" مواجه هستیم. در هندوئیسم، یوگا مانند عرفان در میان مسیحیان یا اسارت در یهودیت است.

در هند، اعتقاد بر این است که جهان چند وجهی است، و در کل آن "برهمن" است - ظهور تعالی. واقعیت ما، دنیای زمین ما فقط یکی از دو طرف قابل مشاهده جهان است.

در رویا یوگا ارتباط بین انسان و طبیعت توضیح داده شده است. این "من" و "کیهان"، دو علت مخالف واقعیت است. در اصل، یوگا را می توان توسط روح به طبیعت بکر خود در نظر گرفته. یوگا از بین بردن انسان منجر می شود تا به حقیقت خود بازگردد که طبیعت جامع است که جنبه های بدن و مکان ها را نمی داند.